Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری برنا»
2024-05-04@10:13:43 GMT

چرا نهنگ‌ها کمتر به سرطان مبتلا می‌شوند؟

تاریخ انتشار: ۲۱ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۵۰۳۴۲۰

چرا نهنگ‌ها کمتر به سرطان مبتلا می‌شوند؟

چرایی این که برخی حیوانات نسبت به بعضی دیگر در برابر سرطان آسیب‌پذیرتر هستند، می‌تواند به محافظت بهتر از انسان‌ها در برابر این بیماری منجر شود.

خبرگزاری برنا؛ نهنگ‌ها نرخ پایینی در ابتلا به سرطان دارند اما این بیماری یکی از علل اصلی مرگ در میان سگ‌ها و گربه‌ها است. روباه‌ها و پلنگ‌ها آسیب‌پذیر هستند در حالی که گوسفندها و بزهای کوهی نیستند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

خفاش‌ها نیز به خوبی در برابر این بیماری ایمن هستند اما درمورد موش‌ها اینگونه نیست.

در میان انسان‌ها نیز سرطان یکی از علل اصلی مرگ و میر است که هر سال در حدود ۱۰ میلیون نفر را به کام مرگ می‌کشد.

همچنین مساله عجیب دیگر این است که مخلوقات با جثه بزرگ مانند نهنگ‌ها و فیل‌ها بیشتر در برابر سرطان مصون هستند و حال آنکه به نظر می‌رسد به علت داشتن شمار بسیار زیادی از سلول‌ها در بدنشان باید به طور خاص در معرض خطر سرطان باشند؛ سلول‌هایی که هر کدامشان می‌توانند آغازگر یک تومور باشند.

این به معما یا پارادوکس «پتو» مشهور شده است، زیرا اولین بار ریچارد پتو محقق انگلیسی آن را مطرح کرد و این موضوع درحال حاضر در کانون تمرکز تحقیقات در موسسه ولکام سانگر در کمبریج انگلیس است که به همراه محققانی از شماری از مراکز دیگر در این خصوص مشغول پژوهش علمی هستند.

الکس کاگان سرپرست این پروژه گفت: بیماری سرطان زمانی روی می‌دهد که یک سلول در بدن با یک رشته جهش‌ها در «دی ان ای» آن شروع به تقسیم سلولی کنترل نشده می‌کند و دفاع بدن موفق به توقف رشد آن نمی‌شود.

وی افزود: هر چه حیوانی تعداد سلول های بیشتری داشته باشد به این معنی است که ریسک سرطانی شدن سلول ها بیشتر است. به سلول ها به چشم بلیت‌های بخت آزمایی نگاه کنید؛ هر چه تعداد بلیت‌ها بیشتر باشد احتمال برنده شدن بیشتر است، بنابراین اگر تعداد سلول های موجود هزار برابر بیشتر از انسان باشد به این معنا است که خطر ابتلای آن به سرطان باید هزار برابر باشد.

براساس این دیدگاه برخی گونه‌های نهنگ‌ها هستند که نباید قادر باشند بدون ابتلا به سرطان به سن یک سالگی برسند، زیرا تعداد سلول های آنها بسیار زیاد و در حد چندین کوادریلیون است، در مقایسه با انسان ها که سلول هایش در حد چند تریلیون است، یعنی در مقیاس هزار کمتر از سلول های نهنگ است اما مشاهدات این را نشان نمی‌دهد. نهنگ‌های سرگُنده (Bowhead ) به طور میانگین ۱۰۰ تا ۲۰۰ سال عمر می‌کنند، در حالی که میانگین سن فیل ها در حدود ۷۰ سال است. این حیوانات در مقایسه با انسان ها هزاران بار سلول های بیشتری دارند که هر کدام می‌تواند سرآغاز یک جهش سرطان‌زا باشد.

تیم تحقیقاتی موسسه سانگر در انگلیس به منظور فهم این امر متناقض (پارادوکس)، گروهی از حیوانات را مورد مطالعه قرار دادند که بنا برعلل طبیعی در باغ وحش لندن مرده بودند. این حیوانات شامل شیر، ببر، زرافه و چند حیوان دیگر می‌شدند.

این دانشمندان سپس سلول های موسوم به سلول های غده روده‌ای را از هر کدام از حیوانات تلف شده جداسازی کرده و ژنوم‌های آنها را بررسی کردند.

کاگان سرپرست این پروژه گفت: از این سلول ها برای شمارش تعداد جهش های سلولی هر کدام از حیوانات در هر سال استفاده کردند.

وی افزود: نتیجه این کار بسیار جالب و حاکی از این بود که تعداد جهش های هر کدام از حیوانات در هر سال با هم تفاوت زیادی داشته است. گونه‌هایی از حیوانات که عمر بیشتری دارند، جهش‌های سلولی آهسته‌تری داشته‌ در حالی که حیوانات با عمر کوتاه جهش سلولی سریع‌تری داشتند.

این محقق ادامه داد: برای مثال، در انسان ها هر سال در حدود ۴۷ جهش سلولی انجام می شود در حالی که این رقم در موش ها در حدود ۸۰۰ است. موش ها به طور میانگین چهار سال عمر می‌کنند در حالی که میانگین عمر انسان ها در حدود ۸۳ سال است.

اینکه جهش دی‌ان‌ای در حیوانات با عمر طولانی دقیقا چگونه آهسته می‌شود مشخص نیست ضمن اینکه ارتباط بین نرخ جهش‌ها و طول عمر تنها برای حیواناتی که طول عمر کم تا متوسط دارند، مشخص شده است. مرحله اول تحقیقات موسسه سانگر صرفا درباره پستانداران انجام شده است اما آنها اکنون قصد دارند این تحقیقات را درباره گیاهان، حشرات و خزندگان نیز انجام دهند.

کاگان همچنین گفت: حشرات اجتماعی مانند مورچه‌ها به طور خاص جالب هستند، مورچه‌های کارگر و ملکه آنها ژنوم یکسانی دارند اما ملکه ۳۰ سال عمر می‌کند در حالی که مورچه‌های کارگر یک یا ۲ سال عمر دارند. این نشان می‌دهد که ملکه ممکن است اصلاح دی‌ان‌ای بهتری را فعال‌سازی کند هر چند ممکن است توضیحات دیگری برای این مساله وجود داشته باشد.

وی خاطرنشان کرد: تحقیقات آنها نشان می دهد موش ها که آزمایش های مربوط به سرطان استفاده می‌شوند به هشت علت طول عمر کوتاه آنها ممکن است بهترین مدل برای تحقیقات نباشند. اکنون ما می‌توانیم درباره استفاده از گونه‌هایی با عمر طولانی‌تر (در این آزمایش ها) فکر کنیم که ارتباط بیشتری با مساله دارند و می‌توانند برای فهم مقاومت در برابر سرطان مفیدتر باشند.

اما نکته مهم در این زمینه این است که یافتن رابطه بین نرخ جهش‌های دی‌ان‌ای، تومورها و سرعت پیر شدن، زمینه‌های تازه‌ای برای شناخت این فرآیندها ایجاد می‌کند و می‌تواند به غربالگری بهتر برای پیشگیری و درمان سرطان منجر شود و که این امر شاید بتواند بدترین تاثیرات پیر شدن را تعدیل کند.

انتهای پیام/

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: ابتلا به سرطان دی ان ای رشد سرطان علم و فناوری مرگ نهنگ انسان ها دی ان ای سال عمر نهنگ ها سلول ها موش ها جهش ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۰۳۴۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

گربۀ محله مهم است

   عصر ایران؛ جمشید گیل - به تازگی یادداشتی در سایت عصر ایران به قلم جناب مهدی مالمیر منتشر شد با این تیتر: «آدم گرسنه اولویت دارد یا گربۀ محل؟!» (پنج‌شنبه، 6 اردیبهشت). تیتر یادداشت به خوبی گویای حرف نویسنده است. یعنی گربۀ محل اولویت ندارد. واژۀ "اولویت" در واقع مستمسکی است برای نفی حقوق حیوانات یا نفی نیکوکاری در حق حیوانات یا حیوان‌نوازی.

  نویسنده در یادداشتش نوشته که در پارکی در مرکز شهر، زوجی را دیده که "بسیار محترم به نظر می‌رسیدند" ولی از کنار مردی که "از وجناتش مشهود بود که از شمار کارتون‌خواب‌های شهر است"، اما به گربه‌ای که در آن نزدیکی بود، "چندین قطعه گوشت مرغ" دادند و گربه هم "با ولع مشغول بلعیدن قطعه‌های گوشت مرغ شد!"

  از ابتدا تا انتهای یادداشت جناب مالمیر داد می‌زند که او با غذا دادن به حیوانات مشکل دارد. اگر هم از سایر حیوانات نامی نمی‌برد و سوزنش گیر کرده است روی گربه‌های بیچارۀ شهر، دلیلش این است که سایر حیوانات تبدیل به "حیوانات شهری" نشده‌اند و مردم را در حال غذا دادن به آن‌ها نمی‌بیند.

  حیوان‌ستیزیِ نویسندۀ این یادداشتِ عجیب، البته دامن انسان‌ها را هم می‌گیرد. مثلا آن زوج تا وقتی که به آن گربه غذا نداده بودند "محترم به نظر می‌رسیدند"! این جمله معنایش این است که بعد از غذا دادن به گربه، معلوم شد که آن زوج محترم نیستند!

   سستی استدلال‌ها و لحن تمسخرآمیز آقای مالمیر، بعید است که هیچ یک از حامیان گربه‌ها را از کردۀ خود پشیمان کند. یعنی تقریبا با اطمینان می‌توان گفت که یادداشت مذکور، کنش کسی را مطابق بینش جناب مالمیر نخواهد کرد. با این حال ذکر چند نکته در نقد این یادداشت عجیب، ضروری است.

  یکم. کسانی که به گربه‌ها و سایر حیوانات شهر غذا می‌دهند یا آن‌ها را در صورت بیماری و آسیب‌دیدگی به بیمارستان می‌برند، مشغول انجام "کار داوطلبانه" هستند. کسی نمی‌تواند به دیگران بگوید «داوطلب انجام کاری شوید که من خوش دارم»!

  خوشبختانه غذا دادن به گربه‌های گرسنۀ شهر، که گاهی دو تا سه روز غذای درخوری نمی‌خورند، هنوز جرم‌انگاری نشده. تعداد حامیان گربه‌ها در سراسر شهر تهران (و سایر شهرها) آن قدرها زیاد نیست. ولی تعداد کسانی که مثل جناب مالمیر معتقدند آدم گرسنه به گربۀ محل اولویت دارد، خوشبختانه بسیار زیاد است.

  بنابراین این افراد هم می‌توانند مثل حامیان گربه‌ها آستین همت بالا بزنند و "کاری بکنند". اینکه بی‌عمل بنشینند و صرفا مشغول تحقیر و تمسخر حامیان گربه‌ها شوند، دردی از آدم‌های گرسنه دوا نمی‌شود.

  در حقیقت حرف افرادی نظیر آقای مالمیر این است که حامیان گربه‌ها باید با پول خودشان، کاری را انجام دهند که ما خوش داریم! البته همین تجویز هم نه از سر دلسوزی برای "آدم گرسنه"، بلکه محصول نفرت از "گربۀ محل" است.

  آدم‌های بی‌عمل معمولا اهل ایراد گرفتن به "اهل عمل" هستند. یعنی اگر از همین فردا دیگر هیچ کسی به گربه‌های شهر غذا ندهد و غذارسانی به افراد بی‌خانمان و کارتن‌خواب و ... باب شود، عده‌ای آدم بی‌عمل به همین کار هم ایراد می‌گیرند. مثلا می‌گویند چرا یک مشت گدای تنبل را که معلوم نیست چطور زندگی کرده‌اند که کارشان به بی‌خانمانی و کارتن‌خوابی کشیده، عادت می‌دهید به "غذا خوردن در ازای کار نکردن"؟ عیب‌جو همیشه چیزی برای گفتن و کوفتن بر سر این و آن پیدا می‌کند.

  دوم. آقای مالمیر نوشته است:

   «تبعات غذا دادن به حیوانات غیر خانگی بسیار جدی است. دخالت در گردش طبیعی زیستی حیوانات و کمک به زاد و ولد بی‌رویۀ گربه‌ها و سگ‌های خیابانی پیامدهای بسیار قابل ملاحظه برای شهرها در پی دارد. ازدیاد بی رویه این حیوانات برای شهرهای ما که از نظر معماری و خیابان‌کشی جایی برای حیوانات خیابانی در نظر نگرفته است می‌تواند مشکلات چندی به بار آورد. تصادف این حیوانات با خودروها می‌تواند صحنه‌های دلخراشی به ویژه برای کودکان پدید آورد. آلودگی صوتی تولید شده از سوی این حیوانات در برخی از فصل‌های سال نیز بسیار جدی است به خصوص در شهرهای ما که از نظر آلودگی صوتی هیچ چیزی کم ندارد!»

  واقعیت این است که رشد شهرنشینی در زندگی بشر متمدن، بالاترین مصداق "دخالت در گردش زیستی حیوانات" بوده. قسمت عمدۀ محدوده‌ای که امروز شهر تهران محسوب می‌شود، دویست یا صد سال قبل "بخشی از طبیعت" بود. در آن دوران سگ‌ها و گربه‌ها در واقع داشتند در طبیعت زندگی می‌کردند ولی ما به تدریج "طبیعت آن‌ها" را به "شهر خودمان" بدل کردیم.

  پس وقتی آقای مالمیر روی نیمکت پارک لاله لم داده و نگران است مبادا گربه‌ای زیر "ماشین" برود و صحنۀ دلخراشی برای کودکان پدید آید، یا در خانه‌اش مشغول تماشای تلویزیون یا چک کردن تلگرامش است، در واقع از آسایشی بهره‌مند است که با دخالت در زندگی طبیعی و گردش زیستی حیوانات پدید آمده.

  از نظر میلیون‌ها مالمیری که در این کشور زندگی می‌کنند، چنین دخالتی اگر به سود انسان باشد، اشکالی ندارد ولی اگر به سود گربه‌ها و سگ‌ها باشد، روا نیست! مبنای این حرف صرفا "قدرت" است. یعنی ما آدم‌ها قدرت بیشتری نسبت به حیوانات داریم؛ بنابراین باید فقط به فکر منافع "خودمان" باشیم! در حالی که نقطۀ عزیمت "اخلاق" چیزی نیست جز "عبور از خود به دیگری".

   اگر شهرنشینی لازم است (که لازم است)، و اگر شهرنشینی نشانۀ رشد تمدن است (که هست)، و اگر انسان متمدن اخلاقی‌تر از انسان نامتمدن است (که چنین است)، پس چرا گربه‌ها و سگ‌ها نباید از برکات تمدن انسانی ما بهره‌مند شوند؟ ولو در حد چند لقمه و گاهی هم خدمات پزشکی.

  عقیم کردن گربه‌ها و ساختن پناهگاه‌های متعدد برای آن‌ها، البته ضرورت دارد و اقداماتی خردمندانه است؛ ولی اینکه دغدغۀ حیواناتی را نداشته باشیم که به ناچار در شهرهایی زندگی می‌کنند که ساختۀ ما آدم‌ها هستند، نشانۀ نوعی درخودماندگی یا اوتیسم گروهی است. یعنی ما آدم‌ها چنان در نژاد و نوع خودمان گیر کرده‌ایم که نمی‌توانیم درد و رنج حیواناتی را که قبلا شهرنشین نبودند و به دست ما شهرنشین شدند، درک کنیم.

  از نشانه‌های این درخودماندگیِ گروهی، این جملۀ آقای مالمیر است: «تصادف این حیوانات با خودروها می‌تواند صحنه‌های دلخراشی به ویژه برای کودکان پدید آورد. آلودگی صوتی تولید شده از سوی این حیوانات در برخی از فصل‌های سال نیز بسیار جدی است به خصوص در شهرهای ما که از نظر آلودگی صوتی هیچ چیزی کم ندارد!»

ی  عنی تصادف گربه‌ها با خودروها، از این حیث اهمیت دارد که ممکن است دختر یا پسر آقای مالمیر با صحنۀ دلخراشی مواجه شود وگرنه جان و حق حیات آن گربه چندان هم مهم نیست. کاملا پیداست که مهدی مالمیر نمی‌تواند فراتر از "منافع انسان‌ها" به "مصائب زندگی گربه‌ها" بنگرد و بیاندیشد.

  او هر روزِ سال، آلودگی هوای تهران و آلودگی صوتی این شهر را تحمل می‌کند ولی حاضر نیست صدای نالۀ جفت‌خواهی گربه‌ها را در روزهای کم‌شماری از سال تحمل کند. این نگاه خودخواهانه، برخلاف ظاهر انسان‌گرایانه‌اش، عمیقا هم غیرانسانی است؛ چراکه انسان را در حد سگ و گرگ و شغال تنزل می‌دهد.

  در محیطی که گربه‌ها زندگی می‌کنند، اگر سر و کلۀ تعداد زیادی سگ و گرگ و شغال و روباه پیدا شود، اولین کار این حیوانات تازه‌وارد، گرفتن قمروی زیستی از گربه‌های نگون‌بخت است. برای دستۀ سگ‌ها یا گرگ‌ها، حق حیات گربه‌ها اهمیتی ندارد.

  البته بر سگ و گرگ عیبی نیست. آن‌ها صرفا بر حسب طبیعت خودشان عمل می‌کنند. ولی انسان موجودی است که می‌تواند با "فرهنگ" از طبیعت خودش فراتر رود و کارهایی را انجام دهد (یا انجام ندهد) که به حکم "طبیعت" باید انجام نمی‌داد (یا انجام می‌داد).    

  اساسا "تمدن" یعنی مهار "طبیعت". همین شهرنشینی با مهار طبیعت در زندگی بشر فراگیر شده. وگرنه انسان هنوز در غار زندگی می‌کرد. مهار سیل و زلزله، مصادیقی از مهار طبیعت‌اند. شکل‌گیری تمدن یا پر و بال گرفتن آن نیز بدون عبور از "وضع طبیعی" میسر نبود.

  خلاصه اینکه، ما انسان‌ها نباید در برابر سگ‌ها و گربه‌ها مثل سگ و گربه رفتار کنیم! اومانیسم را نباید با اگوئیسم (خودگرایی) -یکسان گرفت! انسان موجودی است که توان "فراتر رفتن از خودش" را دارد و دقیقا به همین علت جایگاه ویژه‌ای بر این سیاره بر این خاک پیدا کرده.

  اما این جایگاه ویژه مجوز بی رحمی در حق حیوانات نیست بلکه برعکس، در مجموع باید به سود "دیگران" (یعنی حیوانات) هم تمام شود. تجویز رفتار بیرحمانه با حیوانات، در واقع انسانیت‌زدایی از انسان است.

 دقیقا به همین دلیل امروزه پروژۀ تولید گوشت مصنوعی در دستور کار نهادهای علمی جوامع متمدن‌تر قرار گرفته است؛ چراکه تولید گوشت مصنوعی، از درد و رنج عظیمی که ما انسان‌ها بر حیوانات تحمیل کرده‌ایم می‌کاهد.

  جک لندن در رمان درخشان سپید دندان، دربارۀ وایدن اسکات که آخرین صاحب سگ-گرگی به نام سپید دندان بود، در توضبح رفتار مهربانانه و مسئولانۀ اسکات با آن سگ باهوش و مصیبت‌کشیده، نوشته است:

  «وایدن اسکات وقت خود را صرف این کرده بود که حیثیت سپیددندان را بازگرداند و یا به عبارت بهتر آبروی انسانیت را از گناهی که نسبت به آن حیوان کرده بود به جوی رفته باز آرد. این مسئله برای وایدن اسکات امری وجدانی بود؛ دِین شرافت بود؛ دِینی که انسان به حیوان داشت و باید ادا می‌شد.»

  سپیددندان درواقع نماد تمامی حیواناتی است که در طول تاریخ از دست ما انسان‌ها درد و رنج زیادی را تحمل کردند و به سختی زیستند و مظلومانه مردند یا کشته شدند. ما به حیوانات بدهکاریم و به قول جک لندن، باید در پی "اعادۀ حیثیت از نژاد بشر" باشیم.

  نظرات آقای مالمیر در خدمت تداوم حیوان‌ستیزی یا بیرحمی تاریخی ما نسبت به حیوانات است. چنین نظراتی قطعا آبروی انسانیت را به جوی رفته بازنمی‌آرد. فضیلت در ترک خودخواهی است نه در خودپرستیِ فردی یا گروهی. به قول شاملو: انسان دشواریِ وظیفه است.

    

 

 

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: پیامبر اسلام گربه‌ها را دوست می‌داشت اول لب بود که دندان آمد/ آدم گرسنه اولویت دارد یا گربه محل؟! شهرداری تهران و سگ‌ها و گربه‌ها

دیگر خبرها

  • تولید دارویی که از دیابت جلوگیری می‌کند
  • راه های افزایش گلبول های قرمز
  • عجیب‌ترین حیوانات آمریکای جنوبی + فیلم
  • در چه حالتی دایناسورها بار دیگر به چرخه حیات برمی‌گردند؟
  • تصاویر دوست‌داشتنی از بچه‌های حیوانات که دلتان را می‌برد
  • گرمای بی‌سابقه و خونخواری حیوانات یک باغ‌وحش! + فیلم
  • کسب رتبه نخست محقق پژوهشکده سرطان معتمد در جشنواره تحقیقات برتر «سلول درمانی و سلول های بنیادی»
  • کسب رتبه نخست محقق پژوهشکده سرطان معتمد در جشنواره تحقیقات برتر «سلول درمانی و سلول‌های بنیادی خونساز»
  • گربۀ محله مهم است
  • واکنش زهره حمیدی به ویدئوی منتشر شده از او روی تخت بیمارستان | برای ۳ ماه قبل است، به سرطان مبتلا شده‌ام اما ...